یک کشاورز تصمیم می گیرد برای ساخت یک آسیاب آبی کارگری را استخدام کند. کشاورز به کارگر خود قول می دهد که هر روز دستمزد او را به صورت طلا بپردازد. کارگر می گوید که ساخت آسیاب مورد نظر یک هفته طول کشیده و کارش را از دوشنبه آغاز می کند. کشاورز یک شمش طلا داشته و قصد دارد هر روز یک هفتم از این شمش را بریده و به کارگر بدهد. اما وقتی به اره خود نگاه می کند می بیند که تنها می تواند دو برش انجام دهد. وی برای این که زیر قول خود نزد چه باید بکند؟
یک کشاورز تصمیم می گیرد برای ساخت یک آسیاب آبی کارگری را استخدام کند. کشاورز به کارگر خود قول می دهد که هر روز دستمزد او را به صورت طلا بپردازد. کارگر می گوید که ساخت آسیاب مورد نظر یک هفته طول کشیده و کارش را از دوشنبه آغاز می کند. کشاورز یک شمش طلا داشته و قصد دارد هر روز یک هفتم از این شمش را بریده و به کارگر بدهد. اما وقتی به اره خود نگاه می کند می بیند که تنها می تواند دو برش انجام دهد. وی برای این که زیر قول خود نزد چه باید بکند؟