شخص فقيري وکالت را دوست دارد ولي هيچ پولي ندارد. استادي با او قرارداد مي بندد که وکالت را به او بياموزد، در عوض او در اولين دادگاهي که برنده شد مزد استاد را بدهد. دانشجو بعد از چند سال مدرک وکالت خود را ميگيرد اما در هيچ دادگاهي شرکت نميکند که بتواند دستمزد استادش را بپردازد. به همين دليل بعد از مدتي استاد از او شکايت مي کند تا دستمزدش را بگيرد. دانشجو چون پولي براي گرفتن وکيل نداشت خودش وکالت خودش را به عهده مي گيرد (قوانين مربوط به وکالت در اين معما نقشي ندارد). اگر دانشجو برنده شود چون در اولين دادگاه برنده شده بايد مزد استاد رابدهد و اگر استاد برنده شود طبق حکم دادگاه باز هم دانشجو بايد مزد استاد را بدهد. ولي قاضي حکمي مي دهد که طبق آن هم دانشجو برنده مي شود و هم مزد استاد را نميدهد. حکم قاضي چيست؟
شخص فقيري وکالت را دوست دارد ولي هيچ پولي ندارد. استادي با او قرارداد مي بندد که وکالت را به او بياموزد، در عوض او در اولين دادگاهي که برنده شد مزد استاد را بدهد. دانشجو بعد از چند سال مدرک وکالت خود را ميگيرد اما در هيچ دادگاهي شرکت نميکند که بتواند دستمزد استادش را بپردازد. به همين دليل بعد از مدتي استاد از او شکايت مي کند تا دستمزدش را بگيرد. دانشجو چون پولي براي گرفتن وکيل نداشت خودش وکالت خودش را به عهده مي گيرد (قوانين مربوط به وکالت در اين معما نقشي ندارد). اگر دانشجو برنده شود چون در اولين دادگاه برنده شده بايد مزد استاد رابدهد و اگر استاد برنده شود طبق حکم دادگاه باز هم دانشجو بايد مزد استاد را بدهد. ولي قاضي حکمي مي دهد که طبق آن هم دانشجو برنده مي شود و هم مزد استاد را نميدهد. حکم قاضي چيست؟