هدیه در یک روز گرم تابستانی به قتل رسید
او یک خدمتکار بود و سرپرست خانواده
کاراگاه به ۶ نفر مشکوک شد
علی،محمد،حسن،محسن،حسنا،آنیتا
علی:من تنها داشتم نگهبانی میدادم و متوجه چیزی نشدم.
محمد :علی راست میگویید زیرا من مریض بودم و نیامدم نگهبانی بدم.
حسن:من داشتم کولر را روشن میکردم.
محسن:داشتم برگ هایی که در حیاط از درختان ریخته شده بود را جارو میکردم.
حسنا:مرخصی بودم.
آنیتا:مریض شده بودم و درخانه استراحت میکردم
کاراگاه فورا قاتل را تشخیص داد!
به نظر شما قاتل کیست؟
هدیه در یک روز گرم تابستانی به قتل رسید او یک خدمتکار بود و سرپرست خانواده کاراگاه به ۶ نفر مشکوک شد علی،محمد،حسن،محسن،حسنا،آنیتا علی:من تنها داشتم نگهبانی میدادم و متوجه چیزی نشدم. محمد :علی راست میگویید زیرا من مریض بودم و نیامدم نگهبانی بدم. حسن:من داشتم کولر را روشن میکردم. محسن:داشتم برگ هایی که در حیاط از درختان ریخته شده بود را جارو میکردم. حسنا:مرخصی بودم. آنیتا:مریض شده بودم و درخانه استراحت میکردم کاراگاه فورا قاتل را تشخیص داد! به نظر شما قاتل کیست؟