خبر رسید که مردی به نام قلی یکشنبه 24 آذر 1400 ساعت 22 شب به قتل رسید.
کاراگاه گجت از چند نفر که در خانه او بودند باز جویی کرد.
همسرش _ خدمتکارش _ نگهبانش _ برادرش _ مادرش _ دوستش
از هرکدام سوال کردند و گفتند در آن موقع (موقع قتل قلی)چه کاری انجام میدادند.
همسرش گفت:شوهرم ساعت 9 شب به خانه آمدم من سپس خوابیدم و برادر شوهرم به من خبر داد که قلی را کشتند.
برادرش گفت:من درحال کتاب خواندن بودم و صدایی آمد رفتم دیدم که نگهبان زخمی است و برادرم قلی کشته شده ترسیدم و سریع رفتم زیر پتو.
نگهبان گفت:من دیدم فردی در کوچه قلی را با چاقو کشت و من را زخمی کرد و سریع دور شد.
دوستش گفت:من در زمان قتل خانه خودم بودم ساعت 9 شب خبر رسید که قلی کشته شده.
مادرش گفت:پسرم قلی از سر کار آمد (ساعت 9)به خانه و 1 ساعت بعد به قتل رسید و من جگرم سوخت.
خدمتکار گفت: در حال انجام وظایف خودم بودم
بعد از این صحبت ها کاراگاه قاتل را پیدا کرد و دستگیرش کرد.
حالا میتوانید بگویید قاتل کیست؟
خبر رسید که مردی به نام قلی یکشنبه 24 آذر 1400 ساعت 22 شب به قتل رسید. کاراگاه گجت از چند نفر که در خانه او بودند باز جویی کرد. همسرش _ خدمتکارش _ نگهبانش _ برادرش _ مادرش _ دوستش از هرکدام سوال کردند و گفتند در آن موقع (موقع قتل قلی)چه کاری انجام میدادند. همسرش گفت:شوهرم ساعت 9 شب به خانه آمدم من سپس خوابیدم و برادر شوهرم به من خبر داد که قلی را کشتند. برادرش گفت:من درحال کتاب خواندن بودم و صدایی آمد رفتم دیدم که نگهبان زخمی است و برادرم قلی کشته شده ترسیدم و سریع رفتم زیر پتو. نگهبان گفت:من دیدم فردی در کوچه قلی را با چاقو کشت و من را زخمی کرد و سریع دور شد. دوستش گفت:من در زمان قتل خانه خودم بودم ساعت 9 شب خبر رسید که قلی کشته شده. مادرش گفت:پسرم قلی از سر کار آمد (ساعت 9)به خانه و 1 ساعت بعد به قتل رسید و من جگرم سوخت. خدمتکار گفت: در حال انجام وظایف خودم بودم بعد از این صحبت ها کاراگاه قاتل را پیدا کرد و دستگیرش کرد. حالا میتوانید بگویید قاتل کیست؟