یک پرونده دیگه به کارآگاه رایدر رسیده
ساعت ۸ شب یکی به اداره پلیس زنگ زد و گریه کنان گفت پدرم مرده. پلیس به خانه مقتول رفت بعد از چند دقیقه کارگاه رایدر رسید و سپس پس از بازجویی توانست قاتل را تشخیص دهد
در آن روز ۵ نفر به دیدن مقتول رفته بودند
دوست مقتول، دکتر مقتول، پدر مقتول،همسر مقتول و شریک کاری مقتول
همسر مقتول: من برای خرید به بازار رفته بودم وقتی برگشتم دیدم خانه شلوغ است و پلیس در خانه است و ماجرا را فهمیدم
دوست مقتول: من ساعت ۶ صبح پیشش بودم واقعا حالش خوب بود نمیدونم چرا مرده است
دکتر مقتول:طبق برنامه هر روز من پیشش اومدم اورا معاینه کردم باورم نمیشد اون کامل حالش خوب شده بود و بیماری را شکست داده بود
پدر مقتول: وقتی به خانه اومدم دیدم او مرده و سریع به پلیس تماس گرفتم
شریک مقتول: ما با هم اختلافاتی داشتیم و قرار بود او سهم من را بدهد و جدا شویم
با توجه به اطلاعات که که قاتل کیست؟
یک پرونده دیگه به کارآگاه رایدر رسیده ساعت ۸ شب یکی به اداره پلیس زنگ زد و گریه کنان گفت پدرم مرده. پلیس به خانه مقتول رفت بعد از چند دقیقه کارگاه رایدر رسید و سپس پس از بازجویی توانست قاتل را تشخیص دهد در آن روز ۵ نفر به دیدن مقتول رفته بودند دوست مقتول، دکتر مقتول، پدر مقتول،همسر مقتول و شریک کاری مقتول همسر مقتول: من برای خرید به بازار رفته بودم وقتی برگشتم دیدم خانه شلوغ است و پلیس در خانه است و ماجرا را فهمیدم دوست مقتول: من ساعت ۶ صبح پیشش بودم واقعا حالش خوب بود نمیدونم چرا مرده است دکتر مقتول:طبق برنامه هر روز من پیشش اومدم اورا معاینه کردم باورم نمیشد اون کامل حالش خوب شده بود و بیماری را شکست داده بود پدر مقتول: وقتی به خانه اومدم دیدم او مرده و سریع به پلیس تماس گرفتم شریک مقتول: ما با هم اختلافاتی داشتیم و قرار بود او سهم من را بدهد و جدا شویم با توجه به اطلاعات که که قاتل کیست؟