کارآگاه جوانی به نام «اسمیت» درگیر یک پرونده قتل است. در این پرونده، نام ۵ نفر به چشم می خورد که بهطور کامل یکدیگر را می شناسند. یکی از این افراد، با شلیک هفتتیر کشته شده و متاسفانه در اسناد و مدارک موجود، نام قربانی و قاتل ذکر نشده است.
بنابراین، کارآگاه اسمیت مجبور است با مطالعه تمامی برگه ها و مدارک مکتوب و با کمک جزئیات موجود در آن ها به شناسایی قاتل و مقتول بپردازد
جان یک بازیکن آماتور تنیس است. یک روز پس از وقوع قتل، او در مسابقه در مقابل فردی که هیچ ارتباطی به پرونده قتل ندارد، به رقابت پرداخت.
جک یک سال پیش از وقوع قتل به شهر نقلمکان کرده بود. او در یک جزیره کوچک که بیشتر ساکنین آن جا ماهیگیر هستند، متولد شده و رشد کرده بود. به همین خاطر رویای بزرگ جک در زندگی داشتن یک کشتی دو دکله ماهیگیری است.
استیو به عنوان یک مدل مشغول فعالیت است و کاملا خودشیفته است. به طوری که چند روز پیش از وقوع قتل، او به عنوان مدل در مقابل «بیل» نشست تا یک پرتره قدی از وی ترسیم کند.
بیل یک نقاش مشهور پرتره است. او گفته که انتظار دارد پرتره «استیو» را تا هفته دیگر به پایان برساند.
درست پس از وقوع قتل، الکس به همراه یک تیم تحقیقاتی برای مطالعه زندگی جانوران دریایی به قطب جنوب سفر کرد. او هنوز هم بههمراه ۲۰ دانشمند دیگر در جنوبگان است.
همچنین باید اشاره کنیم که کارآگاه این پرونده برای تسریع روند شناسایی قاتل و مقتول، نکات زیر را نیز درنظر گرفته است:
یک هفته پیش از وقوع قتل، پای قاتل شکسته است.
استیو و الکس، ۶ ماه پیش از قتل با هم آشنا شده بودند.
الکس و قاتل از دوران کودکی یکدیگر را می شناختند – آن ها در یک شهر بزرگ همسایه هم بودند.
آیا با این مدارک می توانید حدس بزنید که قاتل و مقتول چه کسانی هستند؟
کارآگاه جوانی به نام «اسمیت» درگیر یک پرونده قتل است. در این پرونده، نام ۵ نفر به چشم می خورد که بهطور کامل یکدیگر را می شناسند. یکی از این افراد، با شلیک هفتتیر کشته شده و متاسفانه در اسناد و مدارک موجود، نام قربانی و قاتل ذکر نشده است. بنابراین، کارآگاه اسمیت مجبور است با مطالعه تمامی برگه ها و مدارک مکتوب و با کمک جزئیات موجود در آن ها به شناسایی قاتل و مقتول بپردازد جان یک بازیکن آماتور تنیس است. یک روز پس از وقوع قتل، او در مسابقه در مقابل فردی که هیچ ارتباطی به پرونده قتل ندارد، به رقابت پرداخت. جک یک سال پیش از وقوع قتل به شهر نقلمکان کرده بود. او در یک جزیره کوچک که بیشتر ساکنین آن جا ماهیگیر هستند، متولد شده و رشد کرده بود. به همین خاطر رویای بزرگ جک در زندگی داشتن یک کشتی دو دکله ماهیگیری است. استیو به عنوان یک مدل مشغول فعالیت است و کاملا خودشیفته است. به طوری که چند روز پیش از وقوع قتل، او به عنوان مدل در مقابل «بیل» نشست تا یک پرتره قدی از وی ترسیم کند. بیل یک نقاش مشهور پرتره است. او گفته که انتظار دارد پرتره «استیو» را تا هفته دیگر به پایان برساند. درست پس از وقوع قتل، الکس به همراه یک تیم تحقیقاتی برای مطالعه زندگی جانوران دریایی به قطب جنوب سفر کرد. او هنوز هم بههمراه ۲۰ دانشمند دیگر در جنوبگان است. همچنین باید اشاره کنیم که کارآگاه این پرونده برای تسریع روند شناسایی قاتل و مقتول، نکات زیر را نیز درنظر گرفته است: یک هفته پیش از وقوع قتل، پای قاتل شکسته است. استیو و الکس، ۶ ماه پیش از قتل با هم آشنا شده بودند. الکس و قاتل از دوران کودکی یکدیگر را می شناختند – آن ها در یک شهر بزرگ همسایه هم بودند. آیا با این مدارک می توانید حدس بزنید که قاتل و مقتول چه کسانی هستند؟