در تعطیلات کریسمس با یک کاراگاه تماس رفتند و گزارش یک مورد دزدی به او دادند. کاراگاه به در خانه ی متهم رفت و وقتی زنگ در خانه ی او را زد، دقیقه ای بعد صاحبخانه خواب آلوده در را به روی باز کرد. کاراگاه به مرد گفت: «همسایه تان گفته دیروز یعنی شب کریسمس برای شرکت در مهمانی ای که در خانه ی شما برگزار شده بود به اینجا آمده بود و وقتی اینجا بود شما دزدکی وارد خانه اش شدید و بعضی وسایل با ارزشش را دزدیدید.»
صاحبخانه گفت: «حقیقت ندارد. خانواده ی ما شب کریسمس را در خانه ی یکی از دوستان مان جشن گرفتند. ما حتی فرصت نکردیم درخت کریسمس مان را تزئین کنیم.»
کاراگاه به مرد گفت: «نگران نباشید. واضح است که همسایه تان دروغ گفته.»
سؤال: کاراگاه از کجا به این مسأله پی برد؟
در تعطیلات کریسمس با یک کاراگاه تماس رفتند و گزارش یک مورد دزدی به او دادند. کاراگاه به در خانه ی متهم رفت و وقتی زنگ در خانه ی او را زد، دقیقه ای بعد صاحبخانه خواب آلوده در را به روی باز کرد. کاراگاه به مرد گفت: «همسایه تان گفته دیروز یعنی شب کریسمس برای شرکت در مهمانی ای که در خانه ی شما برگزار شده بود به اینجا آمده بود و وقتی اینجا بود شما دزدکی وارد خانه اش شدید و بعضی وسایل با ارزشش را دزدیدید.» صاحبخانه گفت: «حقیقت ندارد. خانواده ی ما شب کریسمس را در خانه ی یکی از دوستان مان جشن گرفتند. ما حتی فرصت نکردیم درخت کریسمس مان را تزئین کنیم.» کاراگاه به مرد گفت: «نگران نباشید. واضح است که همسایه تان دروغ گفته.» سؤال: کاراگاه از کجا به این مسأله پی برد؟